ترجمه مقاله

حر

hor[r]

۱. آزاد؛ آزاده؛ آزادمرد.
۲. [قدیمی] کریم؛ جوانمرد.
۳. [قدیمی] برگزیده.

آزاد، آزاده، آزادهخو، جوانمرد، راد، مختار، مستقل ≠ بنده، عبد

ترجمه مقاله