ترجمه مقاله

حرث

hars

۱. شیار کردن زمین برای زراعت؛ شخم زدن.
۲. (اسم) مزرعه؛ محل کشت.

۱. حراثت، زراعت، زرع، شیارزنی، کاشت، کشاورزی، کشت
۲. بزرگری کردن، زراعت کردن
۳. خیش زدن، شخم کردن ≠ حصاد، درو، کشتکاری
۴. مزرعه، کشت

ترجمه مقاله