ترجمه مقاله

حی

hay[y]

۱. [مقابلِ میت] زنده.
۲. (اسم، صفت) از نام‌های خداوند.
۳. (اسم) [قدیمی] قبیله.

۱. انسان، بشر
۲. جاندار، زنده ≠ میت
۳. شاهد
۴. ایل، قبیله

ترجمه مقاله