ترجمه مقاله

حین

heyn, hin

۱. وقت؛ مدت؛ هنگام.
۲. [قدیمی] روزگار.

آن، اثنا، ثانیه، خلال، دم، ضمن، لحظه، لمحه، وقت، هنگام

ترجمه مقاله