۱. خانه.
۲. زن و فرزند؛ اهل خانه: ◻︎ غریب اگرچه وزیر شه جهان باشد / همیشه میل دلش سوی خانمان باشد (ابنیمین: لغتنامه: خانمان).
۳. خانه و اسباب خانه؛ اسباب زندگانی.
۱. خانومان، خانه، سامان، سرا، ماوا، مسکن
۲. اهلبیت، اهل وعیال، زن و فرزند
۳. اسباب زندگی