ختاییلغتنامه دهخداختایی . [ خ َ ] (ص نسبی ) منسوب به ختا : گر نامه کند شاه سوی قیصر رومی ور پیک فرستد سوی فغفور ختایی .منوچهری .
ختاییفرهنگ فارسی عمید۱. از مردم ختا.۲. (اسم) طرحی به شکل گل، غنچه، شاخه، برگ، و خطوط منحنی که در هنرهای تزئینی، مانند قالی، کاشی، و تذهیب به کار میرود.۳. (اسم) نوعی آجر، کوچکتر از آجر نظامی.۴. [قدیمی] پرورشیافته یا تهیهشده در ختا: آهوی ختایی.
ختاییفرهنگ فارسی معین(خَ) (ص نسب .) 1 - از مردم ختا. 2 - یکی از طرح های اساسی و قراردادی هنرهای تزیینی ایرانی که در قالی و کاشی و تذهیب به کار رود و آن طرح نموداری است از شاخة درخت یا بوته با گل و برگ و غنچه .
ختاءلغتنامه دهخداختاء. [ خ َت ْءْ ] (ع مص ) باز ایستانیدن کسی از کار. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). کف . (از اقرب الموارد) (تاج العروس ) (متن اللغة) (لسان العرب ).
ختائیلغتنامه دهخداختائی . [ خ َ ] (ص نسبی ) منسوب بختا که نام ناحیتی است بچین : ترک ختائی شده یعنی چو ماه زلف خطا بر زده زیر کلاه . نظامی .|| (اِ) هرپارچه ٔ راه براه . (یادداشت بخط مؤلف ) || نام نوعی آجر است که از آجر نظامی کوتاه ت
ختائیلغتنامه دهخداختائی .[ خ َ ] (اِخ ) نام تیره ای است از ایل آقاجری کهکیلویه از ایلات فارس . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 88).
سنبل ختاییلغتنامه دهخداسنبل ختایی . [ سُم ْ ب ُ ل ِ خ َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) بسیار شبیه به گلپر است و در نقاط مرطوب کاشته میشود. (گیاه شناسی گل گلاب ص 236). رجوع به کارآموزی داروسازی ص 183 شود.
heliotropesدیکشنری انگلیسی به فارسیهلیوتروپها، گل افتاب گردان، گل افتاب پرست، ارغوانی روشن، یشم ختایی، سرخ ژاسب
heliotropeدیکشنری انگلیسی به فارسیهلیوتروپ، گل افتاب گردان، گل افتاب پرست، ارغوانی روشن، یشم ختایی، سرخ ژاسب، افتاب گرای
بارقلغتنامه دهخدابارق . [ رِ ] (اِخ ) باوق . یارق . یاروق . بخشی ختایی . معلم و مربی فرزند غازان بود:... و چون پنج ساله شد (فرزند غازان ) اباقاخان او را به بارق بخشی ختایی سپرد تا او را تربیت کند و خط مغولی و اویغوری و علوم و آداب ایشان بیاموزد... (تاریخ مبارک غازانی چ <span class="hl" dir="l
دوبللغتنامه دهخدادوبل . [ دَب َ ] (ع اِ) خر ختایی . (یادداشت مؤلف ). خربچه یا خر ختایی خرداندام . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). خردخر. (مهذب الاسماء). || بچه خوک . خوک بچه . ج ، دوابل . (یادداشت مؤلف ). خوک یا خوک نر یاخوک بچه . (از آنندراج ) (منتهی الارب ). بچه خوک . (مهذب الاس
سنبل ختاییلغتنامه دهخداسنبل ختایی . [ سُم ْ ب ُ ل ِ خ َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) بسیار شبیه به گلپر است و در نقاط مرطوب کاشته میشود. (گیاه شناسی گل گلاب ص 236). رجوع به کارآموزی داروسازی ص 183 شود.
ناوبری لختاییinertial navigationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ناوبری برآوردی که در آن با استفاده از شتابسنج و رایانه و فنون دوپلر مسافت طیشده و جهت را از نقطۀ مبدأ محاسبه و تعیین میکنند