لغتنامه دهخدا
کش . [ ک ِ ] (موصول + ضمیر) (مرکب از: که + ش = اش ) مرکب از کاف خطاب و شین ضمیر به معنی که او را چنانکه گویند کش گفت ، یعنی که او را گفت و او را که گفت . (برهان ). مرکب از که (موصول ) به اضافه ٔ ش (ضمیر) به معنی که او را. (از فرهنگ فارسی معین ). مخفف که اش . (آنندراج ) <span