خرم و شادلغتنامه دهخداخرم و شاد. [ خ ُرْ رَ م ُ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) خوشحال . خرم و خندان . خرم و خوش .
شاد و خرمدیکشنری فارسی به انگلیسیblithe, bright, euphoric, exuberant, frolicsome, high-spirited, hilarious, joyous, radiant, radiantly, succulent, sunny, vivacious, sanguine
دلشادلغتنامه دهخدادلشاد. [ دِ ] (ص مرکب ) شاددل . خوشحال . شادمان . بانشاط. مسرور. خرم . شاد. با انبساط خاطر. گشاده خاطر : مراگفت بگیر این و بزی خرم و دلشاداگر تنت خراب است بدین می کنش آباد. کسائی .به جامه بپوشید و آمد دوان پرام