خرنوبیلغتنامه دهخداخرنوبی . [خ َ ] (ص نسبی ) مانند خرنوب . (یادداشت بخط مؤلف ).- خرنوبی الشکل ؛ بشکل خرنوب . (یادداشت بخط مؤلف ).
خرنوبهلغتنامه دهخداخرنوبه . [ خ َ ب َ / ب ِ ] (اِ) وزنی معادل سه درهم . (یادداشت بخط مؤلف ). || چهار جو. (یادداشت بخط مؤلف ).
خرنبالغتنامه دهخداخرنبا. [ خ َ رَم ْ ] (اِخ ) نام ناحیه ای است بین حلب و روم . (از معجم البلدان ). در منتهی الارب این کلمه بصورت خرنباء (با الف ممدوده ) آمده و آن موضعی است از سرزمین مصر.