ترجمه مقاله

خره

xorre

= فَرّه: ◻︎ خُره از رویشان افزون‌تر آمد / تو ‌گویی کآفتاب آنجا برآمد (زراتشت‌بهرام: لغت‌نامه: خره).
⟨ خرۀ کیانی: [قدیمی] = فَرّه ⟨ فرۀ ایزدی

۱. موهبتالهی
۲. نور، فروغ، شعشعه
۳. بخش، حصه، قسمت
۴. ده، دهکده، روستا، قریه

ترجمه مقاله