ترجمه مقاله

خروج

xoruj

۱. خارج شدن؛ بیرون آمدن؛ بیرون رفتن.
۲. (اسم) (ادبی) از حروف قافیه که پس از حرف وصل قرار دارد، چنان‌که در «کشتیم» و «رشتیم»، «ی» حرف وصل و «م» خروج است.
۳. [قدیمی] بیرون شدن از اطاعت؛ طغیان؛ عصیان.
⟨ خروج ‌کردن: (مصدر لازم) طغیان ‌کردن؛ قیام کردن؛ یاغی شدن.

۱. برون شد، بیرونرفت، برونرفت
۲. سرکشی، قیام، طغیان، عصیان
۳. بیرون آمدن، بیرون شدن، خارج شدن، در آمدن
۴. طغیان کردن، عصیان ورزیدن ≠ دخول

برو نرفت، برونرو

ترجمه مقاله