خشکنگبینلغتنامه دهخداخشکنگبین . [ خ ُ ک َ گ َ ] (اِ مرکب ) مَن ّ. (یادداشت بخط مؤلف ). || عسل خشک . خشکنجبین . خشک انگبین . رجوع به خشک انگبین شود.
خشکنجبینلغتنامه دهخداخشکنجبین . [ خ ُ ک َ ج َ ] (اِ مرکب ) عسل یابس و آن را از کوهستانهای فارس آرند. بوئی دارویی دارد و در طب بکار است . (یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به خشک انگبین شود.
عسل خشکلغتنامه دهخداعسل خشک . [ ع َ س َ ل ِ خ ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خشک انجبین است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).و رجوع به عسل یابس و خشک انجبین و خشک انگبین شود.
عسل یابسلغتنامه دهخداعسل یابس . [ ع َ س َ ل ِ ب ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خشکنگبین است ، و طعام طیب رقیق را نامند. (مخزن الادویة). و رجوع به عسل خشک و خشک انگبین شود.