تقدسزداییprofanation, desecration,desacralizationواژههای مصوب فرهنگستانزدودن خصایص قدسی از یک پدیده
سیاهۀ شخصیتpersonality inventoryواژههای مصوب فرهنگستانمقیاس استانداردی که براساس آن جنبههای گوناگون شخصیت فرد، با توجه به پاسخهایی که او به فهرستی از موقعیتها یا خصایص میدهد، ارزیابی میشود
پهنۀ فرهنگیcultural area,culture province,ethno-geographic areaواژههای مصوب فرهنگستانعرصهای جغرافیایی، فارغ از مرزهای سیاسی، که در آن با گروه نسبتاً گستردهای از خصایص مشترک فرهنگی روبهرو باشیم
شخصیتفرهنگ فارسی عمید۱. ذات هر شخص.۲. (روانشناسی) خلقوخوی مخصوص هرکس؛ مجموعۀ خصایص یک فرد که او را از دیگران متمایزمیکند.۳. شرافت و بزرگواری.