خطمشی حسابaccount policyواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهمقرراتی که مشخص میکند کاربر جدید اجازۀ دسترسی به سامانه دارد یا کاربران موجود از اختیارات ویژه برای دسترسی به دیگر منابع سامانه برخوردار شدهاند یا خیر
آمیزة خطمشیpolicy mixواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای متوازن از سیاستها و ابزارهای سیاستی که برای دستیابی به هدف مشترک همراه با هم به کار گرفته میشوند متـ .آمیزة سیاستی
خط مشیلغتنامه دهخداخط مشی . [ خ َطْ طِ م َش ْی ْ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از روش کار. طریقه . (یادداشت بخط مؤلف ).
خطمشیpolicy 1واژههای مصوب فرهنگستانطرح و مسیری که یک واحد کسبوکار یا دولت یا حزب سیاسی یا سازمان یا اجتماعی از مردم برای فعالیت خود در نظر میگیرد متـ . سیاست 1
شبکة خطمشیpolicy networkواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای از مواردی که بر پیوند و وابستگی دولت به دیگر فعالان دولتی و اجتماعی تمرکز دارد