ترجمه مقاله

خلوتی

xalvati

۱. مربوط به خلوت.
۲. [قدیمی] = خلوت‌نشین
۳. [قدیمی] مَحرم راز.

گوشهنشین، منزوی، خلوتگزیده، خلوتنشین، معتزل، عزلتنشین، معتکف

ترجمه مقاله