لغتنامه دهخدا
خمپاره . [ خ ُ رَ / رِ ](اِ مرکب ) قنباره . غنباره . چیزی است هاون مانند سرگشاده که کولی [ کذا ] مجوف در آن نهند و پر از آهن ریزه نمایند و بقلعه یا که شهر اندازند آن کولی بلند شود و بزمین رسد فرورود و بعد از لحظه برآید و بپاشد.(لغت محلی شوشتر