ترجمه مقاله

خواب

xāb

۱. حالت آسایش در انسان و حیوان که در طی آن حواس ظاهری انسان از کار می‌افتد.
۲. تصاویر، وقایع، و مناظری که هنگام خواب از ذهن انسان می‌گذرد؛ رؤیا.
۳. (صفت) [مجاز] بی‌خبر.
۴. جهتی که پُرز دارای تمایل به خم شدن به آن است.
۵. (اسم مصدر) رکود: خواب پول.
۶. (بن مضارعِ خوابیدن) = خوابیدن
⟨ خواب‌ دیدن: (مصدر لازم) گذشتن تصاویر، وقایع، و مناظری از ذهن انسان در هنگام خواب.
⟨ خواب رفتن: (مصدر لازم)
۱. به خواب رفتن؛ در خواب ‌شدن؛ خوابیدن.
۲. [مجاز] بی‌حس شدن دست یا پا به‌واسطۀ فشاری که بر آن وارد می‌شود.

۱. احلام، چرت، خفتن، رویا، قیلوله، نوم، هجوع ≠ بیداری
۲. پرز
۳. غفلت ≠ هشیاری
۴. بیخبر، غافل

ترجمه مقاله