خوتانلغتنامه دهخداخوتان . [ خ َ] (ع مص ) مصدر دیگر است برای خوت و آن فرودآمدن بازاست از هوا بر شکار تا بگیرد آنرا. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ) (از اقرب الموارد).
خوطانلغتنامه دهخداخوطان . [ ] (اِ) نام طبقه ای از رعیت بوده باشد : اول آنکه چون زراعت کنند بحکم مساحت خراج بدهند و میانه خوطان و ملامران که دو طبقه از رعیت باشند تفاوت نبود و از حقوق خوطی و مقدمی هیچ فرونگذارند. (تاریخ فیروزشاهی ).