ترجمه مقاله

خوید

xid

بوتۀ جو، گندم، و مانند آن که هنوز خوشه نبسته باشد: ◻︎ هرکه مزروع خود بخورد به خوید / وقت خرمنش خوشه باید چید (سعدی: ۵۲)، ◻︎ وآن قطرۀ باران که برافتد به سر خوید / چو قطرۀ سیماب است افتاده به زنگار (منوچهری: ۴۳).

۱. بوته گندموجو، جونارس، خید، قصیل
۲. غلهزار

ترجمه مقاله