لغتنامه دهخدا
حشو. [ ح َش ْوْ ] (ع اِ) آکنه .آنچه از قسم پنبه و پشم و جز آن در بالش و لحاف و جامه پر کنند. هرچه که بدان درون بالش و امثال آن آکنند. جغبت . چغبت . جغپوت . چغبوت . آگین بالش و جز آن . (محمودبن عمر ربنجنی ). آکندنی . آکنش . و سید جرجانی درتعریفات گوید: هو فی اللغة ما یملاء به