ترجمه مقاله

خیرگی

xiregi

۱. خیره بودن: خیرگی چشم.
۲. گستاخی؛ بی‌شرمی.
۳. لج‌بازی؛ [قدیمی] خیره‌سری.

۱. خیرهسری، ستیهندگی، سرکشی، لجاجت
۲. حیرت، سرگردانی، سرگشتگی
۳. بیهودگی، هرزگی
۴. تاریکی، ظلمت

ترجمه مقاله