داخلیلغتنامه دهخداداخلی . [ خ ِ ] (ص نسبی ) منسوب به داخل ، درونی . مقابل خارجی و بیرونی . اندرونی . باطنی .- استعمال داخلی ؛ خوردن و آشامیدن و حقنه (در دوا) .مقابل استعمال خارجی ، که اندرونی است . رجوع به داخلة شود.
داخلیدیکشنری فارسی به انگلیسیbuilt-in, domestic, home, in-house, inland, inner, inside, interior, internal
داخلیفرهنگ فارسی معین(خِ) [ ع - فا. ] (ص نسب .) 1 - درونی ، اندرونی . 2 - مربوط به داخل یک کشور یا یک ناحیه یا یک مؤسسه و غیره .
داخليدیکشنری عربی به فارسیخانگي , زير سقف , دروني , داخلي , ناشي از درون , باطني , تويي , ذاتي , داخل رونده , دين دار , پرهيزکار , رام , درون
مدیر داخلیلغتنامه دهخدامدیر داخلی . [ م ُخ ِ / م ُ رِ خ ِ ] (اِ مرکب ) کسی که تصدی امور دفتری و اداری و یا مالی مؤسسه ای مطبوعاتی ، روزنامه ، مجله ، ماهنامه را به عهده دارد. مقامی دون مدیر مسئول .
داخلیلهلغتنامه دهخداداخلیله . [ ل َ ] (اِخ ) نام مدیریتی (حاکم نشینی ) به مصر سفلی . (قاموس اعلام ترکی ).
داخليدیکشنری عربی به فارسیخانگي , زير سقف , دروني , داخلي , ناشي از درون , باطني , تويي , ذاتي , داخل رونده , دين دار , پرهيزکار , رام , درون
مدیر داخلیلغتنامه دهخدامدیر داخلی . [ م ُخ ِ / م ُ رِ خ ِ ] (اِ مرکب ) کسی که تصدی امور دفتری و اداری و یا مالی مؤسسه ای مطبوعاتی ، روزنامه ، مجله ، ماهنامه را به عهده دارد. مقامی دون مدیر مسئول .
داخلیلهلغتنامه دهخداداخلیله . [ ل َ ] (اِخ ) نام مدیریتی (حاکم نشینی ) به مصر سفلی . (قاموس اعلام ترکی ).
مدیر داخلیلغتنامه دهخدامدیر داخلی . [ م ُخ ِ / م ُ رِ خ ِ ] (اِ مرکب ) کسی که تصدی امور دفتری و اداری و یا مالی مؤسسه ای مطبوعاتی ، روزنامه ، مجله ، ماهنامه را به عهده دارد. مقامی دون مدیر مسئول .
طبقه ٔ مولد داخلیلغتنامه دهخداطبقه ٔ مولد داخلی . [ طَ ب َ ق َ / ق ِ ی ِ م ُ وَل ْ ل ِدِ خ ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) میان دسته های چوبی وآبکشی آغازی بافت پارانشیم و سلولهای زنده ای قرار گرفته و بواسطه ٔ وجود آن است که دسته های مزبور را دسته های چوبی و آبکشی باز مینامند
حلقۀ داخلیinside loopواژههای مصوب فرهنگستانحلقهای که در آن، هواگَرد پس از اوجگیری، اقدام به پرواز وارونه میکند و با یک شیرجه به حالت پرواز تراز بازمیگردد
خط مبنای داخلیmoulded line/ molded lineواژههای مصوب فرهنگستانخط مبنایی که برای اندازهگیری و مکانیابی بخشهای مختلف سازة بدنه به کار میرود
بادکردگی داخلیinternal swellواژههای مصوب فرهنگستانبرجستگیهای حجیم و نامنظم بر روی سطح داخلی و گوشههای قطعۀ ریختگی