دادآورلغتنامه دهخدادادآور. [ وَ ] (نف مرکب ) عدالت آورنده . دادآر : ازو ویژه آباد هر بوم و برکه یزدان دادآورش دادفربتوفیق دادآور ذوالمنن بگسترد دین در دل مرد و زن . شمسی (یوسف و زلیخا). همی رفت یوسف بچندین جمال بتوفیق
پدیدآور اصلیprimary authorواژههای مصوب فرهنگستانپدیدآوری که نام او، در آثاری که دو یا چند پدیدآور همکار دارند، پیش از دیگر پدیدآوران در مأخذ اصلی اطلاعات (chiefsource of information) میآید
پدیدآور تنالگانیcorporate authorواژههای مصوب فرهنگستانسازمان یا مؤسسه یا هرنوع شخصیت حقوقی که اثری را پدید آورده باشد
پدیدآور دروغینsuppositious authorواژههای مصوب فرهنگستانکسی که بهقصد کلاهبرداری، خود را در جای پدیدآور اصلی قرار میدهد
روزی دهلغتنامه دهخداروزی ده . [ دِ ] (اِخ ) خدای عزوجل و روزی رسان . (آنندراج ). خدا. (از فهرست ولف ). روزی بخش . رازق : خداوند نام و خداوند جای خداوند روزی ده رهنمای . فردوسی .که اویست جاوید برتر خدای هم اویست روزی ده و رهنمای .<
گستردنلغتنامه دهخداگستردن . [ گ ُ ت َ دَ ] (مص ) (از: گستر + دن ، پسوند مصدری ) گستر، قیاس شود با بستر. هندی باستانی ستر + وی (پهن کردن )، پهلوی وسترتن (پهن کردن ). (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). پهن کردن .(برهان ) (غیاث ) (آنندراج ). باز کردن . (صحاح الفرس ).منتشر کردن : تفریش ؛ بال گستردن مرغ
خدالغتنامه دهخداخدا. [ خ ُ ] (اِخ ) نام ذات باری تعالی است همچو «اله » و «اﷲ». (برهان قاطع) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). در حاشیه ٔ برهان قاطع در وجه اشتقاق این کلمه چنین آمده است : پهلوی متأخر xvatay ، پهلوی اشکانی xvatadh ،