دارالانشافرهنگ فارسی عمیدجای نامه نوشتن؛ اتاق یا شعبۀ یک اداره که نامهها را در آنجا مینویسند؛ دبیرخانه.
دیوانفرهنگ فارسی عمید۱. (حقوق) دادگاه؛ عدالتخانه.۲. دفترخانه.۳. دفتر حساب.۴. ادارۀ حسابداری.۵. [منسوخ] در عهد خلفا و پادشاهان ایرانی بعد از خلفا، دفتر محاسبات.۶. دفتر شعر و کتابی که اشعار شاعری در آن چاپ شده باشد.⟨ دیوان استیفا: [قدیمی]۱. اداره یا محلی که مالیاتها و درآمد