دارالترجمهفرهنگ فارسی معین(رُ تَّ جُ مَ) [ ع . ] (اِمر.) جایی که در آن کتب و نوشته ها را از زبانی به زبان دیگر ترجمه کنند.
خزانةالحکمةلغتنامه دهخداخزانةالحکمة. [ خ ِ ن َ تُل ْ ح ِ م َ ] (اِخ ) نام کتابخانه و دارالترجمه ٔ مأمون خلیفه است و آنرا بیت الحکمة نیز می گفته اند. (یادداشت بخط مؤلف ).
غیاثلغتنامه دهخداغیاث . (اِخ ) ادیب . منشی و مترجم دارالترجمه ٔخاصه بود، او رساله ٔ اوزان و مقادیر مقریزی را از عربی به فارسی در سال 1301 هَ . ق . ترجمه کرده است .
شمس العلماءلغتنامه دهخداشمس العلماء. [ ش َ سُل ْ ع ُ ل َ ] (اِخ ) شیخ محمد مهدی بن (ملا) غلامعلی . مشهور به حاجی آقاخوندبن حسن بن رضابن خدابنده بن رضابنده (متوفای 1331 هَ . ق ). پدر وی در عبدالرب آباد قزوین ساکن و در آن حدود مشهور و صاحب ریاست دینی بود. محمدمهدی مقد
فروغیلغتنامه دهخدافروغی . [ ف ُ ] (اِخ ) محمدعلی ... فرزند محمدحسین خان فروغی اصفهانی ، ملقب به ذکاءالملک . در سال های اواخر قرن سیزدهم هجری متولد شد، در کودکی به تحصیلات قدیمه پرداخت و در سال 1310 هَ .ق . وارد مدرسه ٔ دارالفنون شد. در آنجا رشته ٔ پزشکی را برا
اردولغتنامه دهخدااردو. [ اُ ] (ترکی ، اِ) (زبان ...) نام زبانی که اکنون در پاکستان و هندوستان رایج است . اساس این زبان مختلط است . السنه ٔ هند و آریائی و فارسی هیچیک نمیتوانند ایجاد زبان مزبور را بخود منحصر دانند. از جهت لغات و صرف و نحو، اردو از این دو زبان استفاده ٔ بسیار کرده است و فی الحق