نظریۀ قیمتگذاری داراییasset pricing theoryواژههای مصوب فرهنگستاننظریهای که به تبیین قیمت داراییهای مالی در دنیایی نامطمئن میپردازد
متخلصفرهنگ فارسی عمیدکسی که لقب یا صفتی که معرف وی در شاعری باشد برای خود انتخاب کرده باشد؛ دارای تخلص.
متخلصفرهنگ فارسی معین(مُ تَ خَ لِّ) [ ع . ] (اِفا.) کسی که اسم یا لقبی در شاعری برای خود انتخاب کرده باشد، دارای تخلص .
دارایواژهنامه آزاد(لکی) دارایی. همۀ اموال؛ برای صدا زدن افراد استفاده می شود. به دلیل جمعیت بالای روستا و فراموش شدن نام یکدیگر، زمانی که به هم می رسند یا از دور صدا کنند، از این واژه استفاده می کنند.
دارایواژهنامه آزاد(لکی) دارایی. همۀ اموال؛ برای صدا زدن افراد استفاده می شود. به دلیل جمعیت بالای روستا و فراموش شدن نام یکدیگر، زمانی که به هم می رسند یا از دور صدا کنند، از این واژه استفاده می کنند.