ترجمه مقاله

دان

dān

۱. خوراکی از گندم و ارزن و مانند آن که به پرندگان می‌دهند.
۲. [قدیمی] تخم‌ گیاه: ◻︎ فراخی در جهان چندان اثر کرد / که یک دان غله صد دان بیشتر کرد (نظامی: لغت‌نامه: دان).
⟨ دان‌ کردن: (مصدر متعدی) [عامیانه] از پوست درآوردن دانه.

ترجمه مقاله