دراویدیلغتنامه دهخدادراویدی . [ دِ ] (اِخ ) (زبانهای ...) نام گروهی مستقل از زبانهاکه بیشتر در جنوب هندوستان و سیلان شایع است . لهجه ٔ براهوی بلوچستان و افغانستان نیز از این دسته زبانهاست . عده ٔ متکلمین به این زبان در هند در 1931 م . بالغ بر <span class="hl" di
دراویدیانلغتنامه دهخدادراویدیان . [ دِ ] (اِخ ) نام پرجمعیت ترین نژادهای ساکن هند پیش ازورود مهاجمین آریائی . امروزه این نام به گروهی از ساکنین هند جنوبی به استثنای سواحل غربی اطلاق میشود که قسمت عمده ٔ سکنه ٔ این ناحیه را تشکیل میدهند و احتمالاً از اعقاب دراویدیان پیش از تاریخ هستند. بعضی از نژاد
تامیللغتنامه دهخداتامیل . (اِخ ) شعبه ای از نژاد دراویدی هند که در جنوب هند و شمال سراندیب اقامت دارند. || قدیمترین و مترقی ترین و معروفترین السنه ٔ دراویدی (هند). رجوع به وبستر و کتاب کرد رشید یاسمی ص 46 شود.
گاورسلغتنامه دهخداگاورس . [ وِ / وَ ] (اِ) معرب آن جاورس ، دانه ای شبیه به ارزن که بیشتر به کبوتران دهند. (حاشیه ٔ برهان چ معین ). بطوری که از تقریر صاحب تحفة المؤمنین و غیره معلوم میشود غله ای است که به فارسی ارزن و به هندی چینا نامند و صاحب مصطفوی نوشته که
دراویدیانلغتنامه دهخدادراویدیان . [ دِ ] (اِخ ) نام پرجمعیت ترین نژادهای ساکن هند پیش ازورود مهاجمین آریائی . امروزه این نام به گروهی از ساکنین هند جنوبی به استثنای سواحل غربی اطلاق میشود که قسمت عمده ٔ سکنه ٔ این ناحیه را تشکیل میدهند و احتمالاً از اعقاب دراویدیان پیش از تاریخ هستند. بعضی از نژاد