درچهواژهنامه آزاددر نیشابور مردم به پنجره درچه می گویند.که همان مخفف دریچه به معنی روزنه یا جایی که نور از ان عبور می کند.
کارخانة لبنیاتdairy factory, creamery, dairyواژههای مصوب فرهنگستانواحدی تولیدی که در آن فراوردههای شیری تولید میشود
پخشینۀ لبنیdairy spreadواژههای مصوب فرهنگستانپخشینهای که پایۀ آن چربی شیر است و میزان چربی آن کمتر از کره است
پیغذای لبنیdairy dessertواژههای مصوب فرهنگستانپیغذایی آمادۀ مصرف، ازجمله انواع بستنی خامهای و پنیرهای تازه و شیرخاگین، که از فراوردههای شیری مانند خامه و شیر و ماست تهیه شده باشد
فراوردۀ لبنیdairy productواژههای مصوب فرهنگستانهر فراوردۀ غذایی که از شیر تهیه شود متـ . فراوردۀ شیری milk product
نوشابۀ لبنیdairy beverageواژههای مصوب فرهنگستاننوشابهای که عمدتاً از شیر و فراوردههای آن تهیه میشود
درچه کلمارانلغتنامه دهخدادرچه کلماران . [ دَ چ َ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اشیان بخش فلاورجان شهرستان اصفهان ، واقع در 3هزارگزی راه شوسه ٔ مبارکه به اصفهان ، با 618 تن سکنه . آب آن از زاینده رود و راه آن فرعی است . (از فرهنگ جغر
درچه پیازلغتنامه دهخدادرچه پیاز. [ دَ چ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اشترجان بخش فلاورجان شهرستان اصفهان ، واقع در 7هزارگزی شمال خاوری فلاورجان و 3هزارگزی شمال راه شهرکرد به اصفهان ، با 7913 تن سک
درچه عابدلغتنامه دهخدادرچه عابد. [ دَ چ َ ب ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اشترجان بخش فلاورجان شهرستان اصفهان ، واقع در 5هزارگزی باختر فلاورجان و 5هزارگزی راه شهرکردبه اصفهان ، با 289 تن سکنه . آب
درچه نرگسهلغتنامه دهخدادرچه نرگسه . [ دَ چ َ ن َ گ ِ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سرابدوره ٔ بخش چنگی شهرستان خرم آباد، واقع در 7هزارگزی خاوری سراب دوره و 3 هزارگزی خاور راه شوسه ٔ خرم آباد به کوه دشت ، با <span class="hl" dir="l
حيثدیکشنری عربی به فارسیکجا , هرکجا , در کجا , در کدام محل , درچه موقعيتي , در کدام قسمت , از کجا , از چه منبعي , اينجا , درجايي که
حسن خیزلغتنامه دهخداحسن خیز. [ ح ُ ] (نف مرکب ) جائی که خوشرویان بسیار دارد: کش ، شهری بود به ماوراءالنهر حسن خیز. قریه ٔ گیلی و درچه ٔ سلطان آباد عراق حسن خیز است . طراز، شهری است ّ حسن خیز، به ترکستان .
دربچهلغتنامه دهخدادربچه . [ دَ چ َ / دَ ب َ چ َ / چ ِ ] (اِ مصغر) مصغر درب . دریچه . در کوچک . (آنندراج ). در خرد. درچه : روز و شب دربچه ٔ مشرق و مغرب باز است ورنه از تنگی این خانه نفس می گیرد.<
سراب دورهلغتنامه دهخداسراب دوره . [ س َ دُ رَه ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش چگنی شهرستان خرم آباد. این دهستان در قسمت مرکزی بخش واقع شده است و محدود است از شمال به سفیدکوه ، از جنوب برودخانه ٔ خرم آباد، از خاوربه دهستان ناوه کش ، از باختر بدهستان سماق . موقعیت طبیعی تپه ماهور، کوهستانی . هوای
بروجردیلغتنامه دهخدابروجردی . [ ب ُ ج ِ ] (اِخ ) (آیةاﷲ...) حاج آقا حسین طباطبائی ، فرزند سیدعلی طباطبائی ، از سلسله ٔ طباطبائیان بروجرد. مرجع تقلید شیعیان . وی در سال 1292 هَ . ق . در بروجرد متولد شد و پس از فراگرفتن مقدمات در بروجرد به اصفهان رفت و فقه رانزد ح
درچه کلمارانلغتنامه دهخدادرچه کلماران . [ دَ چ َ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اشیان بخش فلاورجان شهرستان اصفهان ، واقع در 3هزارگزی راه شوسه ٔ مبارکه به اصفهان ، با 618 تن سکنه . آب آن از زاینده رود و راه آن فرعی است . (از فرهنگ جغر
درچه پیازلغتنامه دهخدادرچه پیاز. [ دَ چ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اشترجان بخش فلاورجان شهرستان اصفهان ، واقع در 7هزارگزی شمال خاوری فلاورجان و 3هزارگزی شمال راه شهرکرد به اصفهان ، با 7913 تن سک
درچه عابدلغتنامه دهخدادرچه عابد. [ دَ چ َ ب ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اشترجان بخش فلاورجان شهرستان اصفهان ، واقع در 5هزارگزی باختر فلاورجان و 5هزارگزی راه شهرکردبه اصفهان ، با 289 تن سکنه . آب
درچه نرگسهلغتنامه دهخدادرچه نرگسه . [ دَ چ َ ن َ گ ِ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سرابدوره ٔ بخش چنگی شهرستان خرم آباد، واقع در 7هزارگزی خاوری سراب دوره و 3 هزارگزی خاور راه شوسه ٔ خرم آباد به کوه دشت ، با <span class="hl" dir="l
کندرچهلغتنامه دهخداکندرچه . [ ک ُ دُ چ ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان سیلاخور است که در بخش الیگودرز شهرستان بروجرود واقع است و 310 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).