دساتیرلغتنامه دهخدادساتیر. [ دَ ] (اِخ ) دساتیر آسمانی . نام کتابی است که ملافیروز نام از ایران به هند برده و ترویج کرده و این کتاب ظاهراً در زمان شاه عباس اول جعل شده است ، صد سال پیش از ملا فیروز. شاید جعل آن به زمان اکبرشاه (963-10
دساتیرلغتنامه دهخدادساتیر. [ دَ ](ع ، اِ) ج ِ دُستور. (اقرب الموارد) (غیاث ). دساتر. (منتهی الارب ) : و در دفاتر قوانین و دساتیر دواوین مثبت و مقنن گشت . (ترجمه ٔ محاسن اصفهان آوی ص 50). فرمود تا به تمامت ممالک یرلیغی نویسند به یک عبارت
دساترلغتنامه دهخدادساتر. [ دَ ت ِ ] (ع ، اِ) ج ِ دُستور. (منتهی الارب ). دساتیر. رجوع به دستور و دساتیر شود.
دسترلغتنامه دهخدادستر. [ دَ ت َ ] (اِ مرکب ) مخفف دست اره . (یادداشت مرحوم دهخدا). اره ٔ کوچکی را گویند که به یک دست کار فرمایند. (برهان ) (آنندراج ). دستره . (جهانگیری ). داس کوچک دندانه دار. (برهان ) (از آنندراج ). رجوع به دستره شود.
دستگیرلغتنامه دهخدادستگیر. [ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مشکین باختری بخش مرکزی شهرستان مشکین شهر (خیاو). واقع در 7هزارگزی شمال خیاو و پانصدگزی راه شوسه ٔخیاو به ابهر، با 1328 تن سکنه . آب آن از خیاوچای وراه آن شوسه است . (از
دستگیرلغتنامه دهخدادستگیر. [ دَ ] (نف مرکب ) آخذ. دست گیرنده : دل سنگ بگذاشتندی به تیرنبودی کس آن زخم را دستگیر. فردوسی . || کسی که دست کسی را بدست برگیرد و بنوازد. (آنندراج ). گیرنده ٔ دست برای معاونت . (غیاث ) :</s
دساتیریفرهنگ فارسی عمیدمربوط به دساتیر و کلمات آن: لغات جعلی دساتیری در نوشتههای عدهای وارد شده و باعث اشتباه آنان گردیده است.
ارلادلغتنامه دهخداارلاد. [ اَ ] (ق ) به معنی هرگز و اصلاً و قطعاً این لغت در دساتیر آمده . (آنندراج ). در فرهنگ چاپی دساتیر ازلاد آمده است . و ظاهراً از مجعولات و ساخته های صاحب دساتیر است .
هرزیدلغتنامه دهخداهرزید. [ هََ ] (اِ) امداد و مدد. (برهان ). برساخته ٔ دساتیر است . رجوع به فرهنگ دساتیر ص 274 شود.
دساترلغتنامه دهخدادساتر. [ دَ ت ِ ] (ع ، اِ) ج ِ دُستور. (منتهی الارب ). دساتیر. رجوع به دستور و دساتیر شود.
فروتندهلغتنامه دهخدافروتنده . [ ف ُ ت َ دَ / دِ ] (ص ) متعصر و فشرده شده . (برهان ). از برساخته های دساتیر است . رجوع به فرهنگ دساتیر ص 258 شود.
فریبگاهلغتنامه دهخدافریبگاه . [ ف ِ / ف َ ] (اِ مرکب ) طلسم . || جایی را نیز گویند که طلسم در آنجا بسته باشند. (برهان ). از فرهنگ دساتیر است . رجوع به فرهنگ دساتیر ص 259 شود.
دساتیریفرهنگ فارسی عمیدمربوط به دساتیر و کلمات آن: لغات جعلی دساتیری در نوشتههای عدهای وارد شده و باعث اشتباه آنان گردیده است.