دستوارلغتنامه دهخدادستوار. [ دَس ْت ْ ] (اِ مرکب ) عصا. چوبدست . چوبی که پیران در دست گیرند. (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ) عصا و چوبدستی و مانند آن . (آنندراج ). دستواره . چوب ستبر و گنده که شبانان دارند و آن را باهو نیز گویند. (جهانگیری ). باهو : همی رفت بر خاک بر خ
دستوارفرهنگ فارسی عمید۱. = دستبند۲. چوبدستی؛ عصا: ◻︎ وقت قیام هست عصا دستگیر من / بیچاره آنکه او کند از دستوار پای (کمالالدیناسماعیل: ۱۲۱).۳. دستیار؛ مددکار؛ همدست: ◻︎ به ایران بسی دوستدارش بُوَد / چو خاقان یکی دستوارش بُوَد (فردوسی: ۸/۱۸۹).
اتم دستوارchiral atomواژههای مصوب فرهنگستاناتمی با چهار گروه متفاوت در مولکولهایی که با تصویر آینهای خود قابل انطباق نیستند
تقارن دستوارchiral symmetryواژههای مصوب فرهنگستانتقارن طعم در لاگرانژی الکترودینامیک کوانتومی برای فرمیونهای بدون جِرم در تبدیلهای راستدست و چپدست
گروه تقارن دستوارchiral symmetry groupواژههای مصوب فرهنگستانگروهی از تبدیلهای تقارنی که بر روی فرمیونهای راستدست و چپدست اثرات متفاوت دارند
دستوارگیchiralityواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که در آن مولکول فعالیت نوری از خود نشان دهد و بر تصویر آینهای خود منطبق نباشد
دستوارگی محوریaxial chiralityواژههای مصوب فرهنگستاننوعی فضاهمپارش که حاصل آرایش غیرمسطح چهار گروهِ زوج حولِ محور دستوارگی است
دستوارهلغتنامه دهخدادستواره . [ دَس ْت ْ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) دستوار. عصا و چوبدستی شبانان . باهو : وقت قیام هست عصا دستگیر من بیچاره آنکه او کند از دستواره پای . کمال اسماعیل . || دستوار. دست بند. دس
دستوارگیchiralityواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که در آن مولکول فعالیت نوری از خود نشان دهد و بر تصویر آینهای خود منطبق نباشد
دستوارگی محوریaxial chiralityواژههای مصوب فرهنگستاننوعی فضاهمپارش که حاصل آرایش غیرمسطح چهار گروهِ زوج حولِ محور دستوارگی است
اتم دستوارchiral atomواژههای مصوب فرهنگستاناتمی با چهار گروه متفاوت در مولکولهایی که با تصویر آینهای خود قابل انطباق نیستند
تقارن دستوارchiral symmetryواژههای مصوب فرهنگستانتقارن طعم در لاگرانژی الکترودینامیک کوانتومی برای فرمیونهای بدون جِرم در تبدیلهای راستدست و چپدست
پیشدستوارprochiralواژههای مصوب فرهنگستانویژگی مولکولی نادستوار که قابلیت تبدیل شدن به یک مولکول دستوار را در یک مرحلۀ بیتقارنسازی دارد
پیشدستوارگیprochiralityواژههای مصوب فرهنگستانخاصیت هندسی یک مولکول نادستوار که قابلیت تبدیل شدن به یک مولکول دستوار را در یک مرحلۀ بیتقارنسازی دارد
قطبشسنجیpolarimetryواژههای مصوب فرهنگستان[فیزیک- اپتیک] اندازهگیری چرخش صفحۀ قطبشِ موجِ تابشی [شیمی] اندازهگیری میزان چرخش نوری یک مولکول دستوار در برابر نور قطبیدۀ مسطح
دستوارهلغتنامه دهخدادستواره . [ دَس ْت ْ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) دستوار. عصا و چوبدستی شبانان . باهو : وقت قیام هست عصا دستگیر من بیچاره آنکه او کند از دستواره پای . کمال اسماعیل . || دستوار. دست بند. دس
دستوارگیchiralityواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که در آن مولکول فعالیت نوری از خود نشان دهد و بر تصویر آینهای خود منطبق نباشد
دستوارگی محوریaxial chiralityواژههای مصوب فرهنگستاننوعی فضاهمپارش که حاصل آرایش غیرمسطح چهار گروهِ زوج حولِ محور دستوارگی است
پیشدستوارprochiralواژههای مصوب فرهنگستانویژگی مولکولی نادستوار که قابلیت تبدیل شدن به یک مولکول دستوار را در یک مرحلۀ بیتقارنسازی دارد
اتم دستوارchiral atomواژههای مصوب فرهنگستاناتمی با چهار گروه متفاوت در مولکولهایی که با تصویر آینهای خود قابل انطباق نیستند
تقارن دستوارchiral symmetryواژههای مصوب فرهنگستانتقارن طعم در لاگرانژی الکترودینامیک کوانتومی برای فرمیونهای بدون جِرم در تبدیلهای راستدست و چپدست
گروه تقارن دستوارchiral symmetry groupواژههای مصوب فرهنگستانگروهی از تبدیلهای تقارنی که بر روی فرمیونهای راستدست و چپدست اثرات متفاوت دارند