دسکلغتنامه دهخدادسک . [ دَ ] (اِ) رشته و ریسمان تابیده را گویند که بر سوزن می کشند. (برهان ) (آنندراج ). رشته ٔ جامه دوختن . (شرفنامه ٔ منیری ). دسه . دشک . و رجوع به دسه و دشک شود.
دسةلغتنامه دهخدادسة. [ دَس ْ س َ ] (ع اِ) بازیچه ای است کودکان را. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
تمسنلغتنامه دهخداتمسن .[ ت ُ س ُ ] (اِخ ) جیمز... شاعر اسکاتلندی (1700-1748 م ) است که در ادنام متولد شد. او راست : دسه زون .