self-defenseدیکشنری انگلیسی به فارسیدفاع شخصی، خود پد افند، تحصن، دفاع از نفس، دفاع از خود یا اموال خود
بلادفاعلغتنامه دهخدابلادفاع . [ ب ِ دِ ] (ع ص مرکب ) (از: ب + لا (نفی ) + دفاع ) بدون دفاع . (فرهنگ فارسی معین ). بی دفاع . رجوع به دفاع شود.
defendsدیکشنری انگلیسی به فارسیدفاع می کند، دفاع کردن از، حمایت کردن، مصون ساختن، محافظت کردن، طرفداری کردن