دنبلانلغتنامه دهخدادنبلان . [ دُم ْ ب َ ] (اِ) قسمی از سماروغ مأکول که بدون ساقه و بدون ریشه در زیر زمین پدید می آید. (ناظم الاطباء). از ترکی طُمَلان . قسمی قارچ که در زیر زمین تولید شود به رنگ سرخ تیره ٔ اغبر. کماة. نبات الرعد. سماروغ . شحم الارض . (یادداشت مؤلف ). [از تیره های نوعی قارچ ] د
دنبلانفرهنگ فارسی عمید۱. خایۀ گوسفند که آن را روی آتش کباب میکنند یا در روغن تف میدهند و میخورند.۲. نوعی قارچ یا سماروغ که در جاهای مرطوب میروید و آن را نیز در روغن تف میدهند و میخورند.
طملانلغتنامه دهخداطملان . [ طُ م َ ] (اِ) دنبلان . خایه ٔ چارپایان . خصی المواشی . || کماة . بنات الرعد. دنبلان .