دوباشیلغتنامه دهخدادوباشی . [ دُو ] (ص مرکب ) به زبان فارسی هندی مترجم و ترزبان و تعبیرکننده . (ناظم الاطباء).
گداباشیلغتنامه دهخداگداباشی .[ گ َ / گ ِ ] (اِ مرکب ) سرگدا. رئیس گدایان . شغلی بود در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه برای ریاست گدایان .
دوبازلغتنامه دهخدادوباز. (اِ) نوعی از کبوتران است . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || قسمی از کاغذباد می باشد. (آنندراج ). بادبادک کودکان . (ناظم الاطباء).
ذوبوسلغتنامه دهخداذوبوس . [ ب َ ] (اِخ ) ملکی از حمیر. و بناء قلعه ٔ بیت بوس را در نزدیکی صنعا برآورده است .
دباساءلغتنامه دهخدادباساء. [ دَ / دِ ] (ع اِ) ملخ ماده . (منتهی الارب ). ملخ پیاده . (مهذب الاسماء).