ترجمه مقاله

دژآلود

dož[']ālud

۱. خشم‌آلود؛ خشمگین: ◻︎ یکی ببر دژآلود است در جنگ / که دارد از مصاف شیر نر ننگ (خسروانی: شاعران بی‌دیوان: ۱۱۷).
۲. بدخو؛ تندخو.

۱. خشمگین، دژآهنگ، دژمان، دژم، غضبناک، غضبآلود
۲. بدخلق، بدخو ≠ خوشحال

ترجمه مقاله