دکلمهdeclamation, declaim 1واژههای مصوب فرهنگستان1. نوعی بیان پرطمطراق و آهنگین در اجرای بعضی قطعات نمایشی 2. قطعهای مستقل که یک نفر آن را به شیوۀ اغراقآمیز اجرا میکند و معمولاً بهصورت مسجع و منظوم است
بیدکلمهلغتنامه دهخدابیدکلمه . [ ک َ م ِ ] (اِخ ) دهی ازدهستان دره صیدی بخش اشترینان شهرستان بروجرد است و 213 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).