دیواریلغتنامه دهخدادیواری . [ دی ] (ص نسبی ) منسوب به دیوار. || آنچه در بدنه ٔ دیوار قرار دهند. و بدیوار کوبند یا بدیوار آویزند چون : ساعت دیواری ، جار دیواری ، نقشه ٔ دیواری ، تقویم دیواری .
دواریلغتنامه دهخدادواری . [ دَ ] (اِ) زری بوده است رایج از طلا که هر یک از آن به پنج شیانی خرج می شده و شیانی زری بوده از طلای ده هفت به وزن یک درهم . (برهان ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء) در بیت ذیل معنی کلمه روشن نیست : زآنگونه که از جوشن خرپشته خدنگش ب
دواریلغتنامه دهخدادواری . [ دَوْ وا ] (ص نسبی ) دایره ای . شکل دواری وا شکل دایره ای . (ناظم الاطباء).
دواریلغتنامه دهخدادواری . [ دَوْ وا ] (ع ص ، اِ) روزگار دورکننده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء).
چراغ دیواریلغتنامه دهخداچراغ دیواری . [ چ َ / چ ِ غ ِ دی ] (ترکیب وصفی ، اِمرکب ) چراغ دیوارکوب . رجوع به چراغ دیوارکوب شود.
ساعت دیواریلغتنامه دهخداساعت دیواری . [ ع َ ت ِ دی ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ساعت دیوارکوب . ساعت لنگرداری که آن را بدیوار آویزند و آن رقاصکی دارد. ساعت رقاصک دار. ساعت مجلسی .
پیانوی دیواریupright pianoforte, vertical pianoforte, upright pianoواژههای مصوب فرهنگستانپیانویی که در آن صفحۀ سیمها و صفحۀ صوتی و جعبۀ صوتی همه، عمودی قرار گرفتهاند
چهاردیواریلغتنامه دهخداچهاردیواری . [ چ َ/ چ ِ دی ] (ص نسبی مرکب ، اِ مرکب ) منسوب به چهار دیوار. جائی که از چهار طرف با چهار دیوار محصور شده باشد. چهاردیواری : آن مردگان در آن چهاردیواری بماندند سالیان بسیار. (ترجمه ٔ تفسیر طبری ). رجوع به
چاردیواریلغتنامه دهخداچاردیواری . [ دی ] (اِ مرکب ) خانه . محوطه ای که فقط چهار دیوار دارد بی هیچ بنای دیگر. جدیر؛ چاردیواری . (منتهی الارب ). جدرالجدار؛ چاردیواری ساخت . (منتهی الارب ).- امثال : چاردیواری اختیاری ؛ مثلی است که از آن آزادی
چراغ دیواریلغتنامه دهخداچراغ دیواری . [ چ َ / چ ِ غ ِ دی ] (ترکیب وصفی ، اِمرکب ) چراغ دیوارکوب . رجوع به چراغ دیوارکوب شود.
شاخ بر دیواریلغتنامه دهخداشاخ بر دیواری . [ ب َدی ] (حامص مرکب ) گردنکشی . کبر و غرور : سر زوریت از خری است تا کی ببری از گاو گرو بشاخ بر دیواری .ظهوری (از آنندراج ).
ساعت دیواریلغتنامه دهخداساعت دیواری . [ ع َ ت ِ دی ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ساعت دیوارکوب . ساعت لنگرداری که آن را بدیوار آویزند و آن رقاصکی دارد. ساعت رقاصک دار. ساعت مجلسی .