رادیانلغتنامه دهخدارادیان . (فرانسوی ، اِ) واحد زاویه است و مقدار آن زاویه ٔ مرکزی است که قوس آن برابر با شعاع دایره باشد و مقدار آن برحسب درجه پنجاه و هفت درجه و کسری است . (دیکسیونر فنی شامبر «چمبرز» چاپ انگلیس سال 1945 ذیل کلمه ٔ رادیان ).
رادانلغتنامه دهخدارادان . (اِخ ) دهی است از دهستان قهاب بخش حومه ٔ شهرستان اصفهان که در 10 هزارگزی شمال خاوری اصفهان و 3 هزارگزی راه جدید اصفهان به یزد واقع است . جلگه است و هوای معتدل دارد.سکنه ٔ آن <span class="hl" dir="ltr"
رادانلغتنامه دهخدارادان . (اِخ ) نام دهی به بوانات فارس . ابن البلخی گوید: مورد و رادان دو دیه است بنزدیک بوّان و هوای آن سردسیر است و بدین دیه مورد بسیار باشد. (فارسنامه ٔ ابن بلخی چ اروپا ص 129). و نیز رجوع به نزهة القلوب مقاله ٔ سوم ص <span class="hl" dir="
گرادانلغتنامه دهخداگرادان . [ گ َرْ را ] (اِخ ) دهی در چهار فرسخ و نیم میانه ٔ شمال و مغرب گاوکان است . (از فارسنامه ٔ ناصری ص 25).
راذانلغتنامه دهخداراذان . (اِخ ) دهی است نزدیک مدینة، و در حدیث عبداﷲبن مسعود آمده است و مرةبن عبداﷲ النهدی درباره آن گفته است :ایا بیت لیلی ان لیلی مریضةبراذان لاخال لدیها و لا عمم و یا بیت لیلی لو شهدتک اعولت علیک رجال من فصیح و من عجم و یا بیت لیلی لابئست و لا تزل بل
radiansدیکشنری انگلیسی به فارسیرادیان ها، رادیان، زاویه مرکزی قوس دایره، واحد اندازه گیری سطح زاویه دار
شتاب زاویهایangular accelerationواژههای مصوب فرهنگستانآهنگ تغییر سرعت زاویهای جسم چرخان که یکای آن رادیان بر مجذور ثانیه است
قطر زاویهایangular diameterواژههای مصوب فرهنگستانقطر جِرم سماوی از دید ناظر برحسب درجه یا رادیان متـ . قطر ظاهری apparent diameter