ترجمه مقاله

راستین

rāstin

راستی؛ حقیقی؛ واقعی: ◻︎ حاسدم گوید چرا باشی تو در درگاه شاه / اینت بغضی آشکارا، اینت جهلی راستین (منوچهری: ۹۰).

۱. بیریا، صادق، صمیمی، مخلص
۲. حقیقی، واقعی ≠ دروغین

ترجمه مقاله