آنکه زود رام شود؛ مطیع؛ رام.
۱مرغ رام ۲حیوان رام
تموم، رام شدنی، رام کردنی
قابل تحمل، رام شدنی، رام کردنی
۱لفظی برای رام کردن مرغ ۲حیوان رام ۳پرخواب