ترجمه مقاله

رجوع

roju'

۱. بازگشتن؛ برگشتن؛ باز آمدن؛ بازگشت.
۲. (فقه) بازگشت مرد به‌سوی زنی که طلاق داده؛ یعنی هنوز عده تمام نشده مجدداً علاقۀ زناشویی را برقرار کند بدون عقد نکاح جدید.
۳. (ادبی) در بدیع، بازگشت به کلام سابق است به نقض و ابطال آن به‌منظور افادۀ نکتۀ خاص: عاجزم در ثنای تو عاجز / آه اگر همچنین بمانم آه ـ یک دلیری کنم قرینۀ شرک / نکنم لااله الاالله (انوری: ۴۲۵).
۴. (نجوم) [قدیمی] حرکت بعضی سیارات در جهت عکس توالی بروج.

بازآیی، بازگشت، رجعت، مراجعه

ترجمه مقاله