ترجمه مقاله

رحیل

rahil

۱. کوچ کردن؛ کوچیدن؛ کوچ.
۲. [مجاز] مرگ.

سفر، عزیمت، کوچ، کوچیدن، مسافرت، هجرت

ترجمه مقاله