رستملغتنامه دهخدارستم . [ رُ ت َ ] (اِخ ) یا رستم خان بن جهانگیر. از امرای لر کوچک که از سال 449 تا 979 هَ .ق . حیات داشته است . رجوع به تاریخ مغول ص 452 شود.
رستملغتنامه دهخدارستم . [ رُ ت َ ] (اِخ ) اسعد. او راست :دیوان رستم چ بیروت 1908 م . (از معجم المطبوعات ).
رستملغتنامه دهخدارستم . [ رُ ت َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای پنجگانه ٔ بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون . حدود و مشخصات ، شمال : ارتفاعات سرتنگ تا مرادی و سرگچینه . خاور: ارتفاعات باختری رود بشار. باختر: کوههای باشت و باوی . جنوب : رودخانه ٔ فهلیان . رستم در شمال باختری بخش واقع و زمین آن
رستملغتنامه دهخدارستم . [ رُ ت َ ] (اِخ ) یا رستم بن شاه اردشیر یا رستم بن اردشیر، ملقب به شمس الملوک . از پادشاهان طبقه ٔ دوم ملوک طبرستان که بنوشته ٔ معجم الانساب در شوال سال 606 هَ . ق . کشته شده است . و رجوع به حبیب السیر چ سنگی ج <span class="hl" dir="lt
رستملغتنامه دهخدارستم . [ رُ ت َ ] (اِخ ) یا رستم بن عبداﷲ خُتَّش ، از مردم اسروشنه . محدث است . (یادداشت مؤلف ).
وشفرهنگ فارسی عمیدمثل؛ مانند؛ شبیه (در ترکیب با کلمۀ دیگر): پریوش، مهوش، شاهوش، رستموش، عیاروش، تلخوش.
رستملغتنامه دهخدارستم . [ رُ ت َ ] (اِخ ) یا رستم خان بن جهانگیر. از امرای لر کوچک که از سال 449 تا 979 هَ .ق . حیات داشته است . رجوع به تاریخ مغول ص 452 شود.
رستملغتنامه دهخدارستم . [ رُ ت َ ] (اِخ ) اسعد. او راست :دیوان رستم چ بیروت 1908 م . (از معجم المطبوعات ).
رستملغتنامه دهخدارستم . [ رُ ت َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای پنجگانه ٔ بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون . حدود و مشخصات ، شمال : ارتفاعات سرتنگ تا مرادی و سرگچینه . خاور: ارتفاعات باختری رود بشار. باختر: کوههای باشت و باوی . جنوب : رودخانه ٔ فهلیان . رستم در شمال باختری بخش واقع و زمین آن
رستملغتنامه دهخدارستم . [ رُ ت َ ] (اِخ ) یا رستم بن شاه اردشیر یا رستم بن اردشیر، ملقب به شمس الملوک . از پادشاهان طبقه ٔ دوم ملوک طبرستان که بنوشته ٔ معجم الانساب در شوال سال 606 هَ . ق . کشته شده است . و رجوع به حبیب السیر چ سنگی ج <span class="hl" dir="lt
رستملغتنامه دهخدارستم . [ رُ ت َ ] (اِخ ) یا رستم بن عبداﷲ خُتَّش ، از مردم اسروشنه . محدث است . (یادداشت مؤلف ).
خورش رستملغتنامه دهخداخورش رستم . [ خ ُ رِ رُ ت َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای دوگانه ٔ بخش شاهرود شهرستان هروآباد. این دهستان در جنوب شهرستان هروآباد واقع و از شمال بدهستان خان اندربیل و از جنوب برودخانه ٔ قزل اوزن و از خاور بدهستان شاهرود و از باختر بدهستان سنجید و رودخانه ٔ قزل اوزن محدود است
چاه رستملغتنامه دهخداچاه رستم . [ رُ ت َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان خنج بخش مرکزی شهرستان لار که در 91 هزارگزی شمال باختر لار و در جنوب کوه گوکردی واقع شده وده تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
چاه رستملغتنامه دهخداچاه رستم . [ رُ ت َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش راین شهرستان بم که در 11 هزارگزی شمال راین و2 هزارگزی راه مالرو کرمان به راین واقع شده و یک خانوار سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج <span class="hl" dir=
چاه رستملغتنامه دهخداچاه رستم . [ هَِ رُ ت َ ] (اِخ ) چاهی که رستم را شغاد برادرش بلطائف الحیل در آن انداخته بود و آن چاه را بشمشیر و سنانها پرساخته . (آنندراج ) : مسکن دیو سفید آمد بخاریها ز برف چاهها چون چاه رستم شد ز یخ شمشیردار. اشرف (از آ
زانورستملغتنامه دهخدازانورستم . [ رُ ت َ ] (اِخ ) دهی است کوچک از دهستان دلفارد بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت . واقع در 68هزارگزی جنوب خاوری ساردوئیه بر سر راه مالرو جیرفت به ساردوئیه و دارای 12 تن سکنه است و مزرعه ٔ چهاردیوارجزء ای