لغتنامه دهخدا
زر. [ زَ / زَرر ] (اِ) طلا را گویند، و آن را به عربی ذهب خوانند. (برهان ) (از شرفنامه ٔ منیری ). اکثر بمعنی طلا و ذهب آید. (غیاث اللغات ). فلزی است زرد و گرانبها و قیمتی و سنگین و از آن نقود زرد می سازند و طلا و تله و تلی نیز گویند و به تازی