۱. امری را مهم دانستن و انجام دادن آن: رعایت نظافت.
۲. (تصوف) مراقبت کردن از اعمال، احوال و اوقات.
۳. [قدیمی] نگهداری و پاسبانی از کسی یا چیزی؛ به امور کشور رسیدگی کردن.
۱. احترام، ادب، اعتنا، بزرگداشت، پاس، تکریم، توجه، حرمت، مراعات، مراقبت، ملاحظه، نگرش، وقع
۲. چرانیدن
پیش روگیری، نگهداشتن