رقاصکلغتنامه دهخدارقاصک .[ رَق ْ قا ص َ ] (اِ مصغر) رقاص کوچک . (فرهنگ فارسی معین ). || پاندول رقاص ساعت . (یادداشت مؤلف ). رجوع به رقاص شود.
ارتعاش رقاصکیtwisting vibrationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ارتعاش مولکولی که در آن گروهها بهصورت برونصفحهای، ولی در جهت عکس هم، مانند رقاصک ساعت حرکت میکنند
رقصاکchoreaواژههای مصوب فرهنگستانحرکتی پرشی و غیرارادی که بهویژه در شانهها و مفاصل خاصرهای ـ رانی و صورت ایجاد شود و موجب پیچوتابی شبیه به رقص در بدن گردد
ارتعاش رقاصکیtwisting vibrationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ارتعاش مولکولی که در آن گروهها بهصورت برونصفحهای، ولی در جهت عکس هم، مانند رقاصک ساعت حرکت میکنند
پاندولفرهنگ فارسی معین[ فر. ] ( اِ.) 1 - جسم آویخته ای که حرکت نوسانی داشته باشد مانند آویز ساعت دیواری که به چپ و راست حرکت می کند. 2 - رقاصک ، آونگ .
spindlesدیکشنری انگلیسی به فارسیاسپیندل ها، دوک نخ ریسی، دوک، هر چیزی شبیه دوک، دسته کوک ساعت، رقاصک ساعت، بشکل دوک درامدن، دراز و باریک شدن