لغتنامه دهخدا
پرنیخ . [ پ َ ] (اِ) در فرهنگها این صورت آمده و بیت ذیل رودکی را نیز برای آن شاهد آورده اند بمعنی تخته سنگ یعنی صخره : فکندند برلاد پرنیخ سنگ نکردند در کار موبد درنگ .و در بعض نسخ بجای برلاد، پولاد است ولی چون مقدم و مؤخر این بیت در دست نی