ترجمه مقاله

روز

ruz

۱. [مقابلِ شب] زمان میان طلوع تا غروب آفتاب که هوا روشن است.
۲. وقت؛ زمان.
۳. هر ۲۴ ساعت؛ شبانه‌روز.
۴. سالگرد امری خاص: روز زن.
۵. زمان حاضر؛ عصر کنونی: مسائل روز.
۶. [مجاز] حالت؛ وضع.
۷. [قدیمی، مجاز] عمر؛ مدت حیات.
⟨ روز امیدوبیم: [قدیمی، مجاز] روز رستاخیز؛ قیامت؛ روز بازخواست.
⟨ روز بازپرس: [قدیمی]
۱. روز پرسش؛ روز بازخواست.
۲. روز قیامت.
⟨ روز بازخواست: [قدیمی، مجاز] روز رستاخیز؛ روز قیامت: ◻︎ ترسم که صرفه‌ای نبرد روز بازخواست / نان حلال شیخ ز آب حرام ما (حافظ: ۳۸).
⟨ روز پسین: [قدیمی، مجاز] روز قیامت.
⟨ روز جزا: [قدیمی، مجاز] روز پاداش؛ روز مکافات؛ روز قیامت.
⟨ روز درنگ: [قدیمی، مجاز] روز توقف؛ روز قیامت.
⟨ روز رستاخیز: روز ستخیز؛ روز قیامت.
⟨ روز سیاه: ‹روز سیه› [مجاز] روز ماتم؛ روز غم‌وغصه؛ روز سختی و محنت.
⟨ روز شمار: [قدیمی، مجاز] روز حساب؛ روز بازخواست؛ روز قیامت.
⟨ روز قیامت: روزی که تمام مردگان به‌پا خیزند و به ‌حساب اعمال آن‌ها رسیدگی شود؛ روز رستاخیز.
⟨ روز مباهله: روز ۲۴ رجب سال دهم هجرت که حضرت رسول با امیرالمؤمنین علی و حضرت فاطمه و حسن و حسین از مدینه خارج شدند تا با بزرگان نصارای نجران مباهله کنند لیکن آنان از ترس نپذیرفتند و با پیغمبر صلح کردند.
⟨ روز وانفسا: [مجاز] روز قیامت.

۱. نهار، یوم
۲. دوره، زمان، گاه، وقت ≠ شب، لیل

ترجمه مقاله