ترجمه مقاله

روستایی

rustāy(')i

۱. مربوط به روستا: لباس روستایی.
۲. از مردم روستا؛ دهاتی: مرد روستایی.
۳. [مجاز] ساده‌لوح؛ احمق.

۱. دهاتی، دهنشین، روستانشین
۲. دهقان، رعیت

ترجمه مقاله